تو حسِ دیدن نور بعد از گذروندنِ ساعتها توی تاریکی تو زیباییِ موزیکای شادمهری تو وصال بعدِ مدتها انتظاری و تو یه مجموعه از همه حسای قشنگ دنیایی برای دیدنِ تو همه چشم های دنیا برای لمس کردنت همه انگشت های دنیا و برای دوست داشتنت همه قلب های دنیا رو میخوام بیرون از همه مرزهای جغرافیایی تو توی قلب من زندگی میکنی قشنگترین قسمت زندگی منی تو اصلا همونی که شهریار میگه بدون وجودش شهر ارزش دیدن هم نداره دلبستگیم من انقدر دوستت دارم که هرچی دارم مال تو همهی خندهها مال تو همه چیزای خوب مال تو، همه قشنگیا، همه بهترینا مال تو ولی از بین همهی دوست داشتنیهای توی این دنیا فقط یه تو واسه من???? ???? ???????? تورا بی اندازه و سیری ناپذیر دوست دارم.. دوست داشتنت را ادامه میدهم حتی تا زمان پیری میشوم مرهم دلت سوی چشمت عصای دستت حس و حال جوانی ات آنقدر دوستت خواهم داشت که بی شک هرکجا مارا دیدند به یکدیگر نشان دهند و بگویند ببین یاد بگیر اینگونه عاشق باشی???????????? دوست داشتنت یواشکی و قشنگ بودمیچسبید مثل ناخنک زدن به سیبزمینی سرخکرده دور از چشم مامان همش میترسیدم یکی بیاد بزنه پشت دستم ولی اگه میزد بازم قشنگ بود????
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|